English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1150 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
trannlatability U قابلیت ترجمه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lexical analysis U مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
interoperability U قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution U قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
elasticity U خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
airmobility U قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
flotation U قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
serviceability U قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
swimming capability U قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
electromagnetic compatability U قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
accession U قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
commensurability U قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
ductility U قابلیت کشش قابلیت تورق
reflectance U قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
strain hardenability U قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
interpreting U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interprets U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpreted U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpret U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
version U ترجمه
rendition U ترجمه
compilations U ترجمه
renditions U ترجمه
compilation U ترجمه
renderings U ترجمه
versions U ترجمه
rendering U ترجمه
interpretation U ترجمه
interpretations U ترجمه
translation U ترجمه
translations U ترجمه
translation U ترجمه
paraphrasing U ترجمه ازاد
interpretation U تعبیر ترجمه
reversion U ترجمه مجدد
translates U ترجمه کردن
interpretations U تعبیر ترجمه
liberaltranstation U ترجمه ازاد
misinterpretation U ترجمه غلط
paraphrases U ترجمه ازاد
address translation U ترجمه ادرس
translate U ترجمه کردن
paraphrased U ترجمه ازاد
paraphrase U ترجمه ازاد
translated U ترجمه کردن
algorithm translation U ترجمه الگوریتم
an a translation U ترجمه درست
translating U ترجمه کردن
mistranslation U ترجمه نادرست
the a of a trans lation U درستی ترجمه
translation agency U دفتر ترجمه
translation agency U موسسه ترجمه
translatable U قابل ترجمه
translet U ترجمه کردن
putting U ترجمه کردن
puts U ترجمه کردن
put U ترجمه کردن
the a of a trans lation U صحت ترجمه
to do into U ترجمه کردن به
translate time U حین ترجمه
translate time U هنگام ترجمه
mechanical translation U ترجمه مکانیکی
machine translation U ترجمه ماشینی
mechanical translation U ترجمه ماشینی
metaphraze U ترجمه لفظی
object U زبان برنامه پس از ترجمه
indirect objects U زبان برنامه پس از ترجمه
fortran translation process U فرایند ترجمه فرترن
had it trans ted U بدهید ترجمه کنند
direct objects U زبان برنامه پس از ترجمه
teutonize U به المانی ترجمه کردن
objected U زبان برنامه پس از ترجمه
delectus U برای ترجمه دارد
mistranslate U ترجمه غلط کردن
dynamic address translation U ترجمه پویای ادرس
retranslate U دوباره ترجمه کردن
objecting U زبان برنامه پس از ترجمه
objects U زبان برنامه پس از ترجمه
assembles U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
rendered U ارائه دادن ترجمه کردن
tropology U ترجمه یا تفسیر مجازی وروحانی
render U ارائه دادن ترجمه کردن
renders U ارائه دادن ترجمه کردن
assembled U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
literalist U طرفدار معنی یا ترجمه لفظی
assemble U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
versions U کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
to to U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
literalize U تحت اللفظی ترجمه کردن
version U کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
paraphrase U نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
processor U برنامه که از یک زبان به کد ماشین ترجمه میکند.
bridgeware U برنامههای کامپیوتری به منظور ترجمه دستورالعملها
pcv U این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
paraphrased U نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
revised version U ترجمه اصلاح شده کتاب مقدس
paraphrases U نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrasing U نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
This is its Persian rendering ( translation) . U این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
language U هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
cross assembler U ترجمه برنامه اسمبلر برای یک کامپیوتر دیگر
languages U هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
targum U ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
to translate something [from/into a language] U ترجمه [نوشتنی] کردن چیزی [از یک زبان یا به زبانی]
literality U صوری بودن عینیت تفسیر یا ترجمه لفظی
one pass assembler U برنامه اسمبلر که در یک عمل که اصل را ترجمه میکند
encoding U ترجمه پیام یا متن طبق سیستم کد گذاری
pass U برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
passed U برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
passes U برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
to provide interpretation [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
posts U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
to interpret [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
intermediate U کد یک کامپیوتر یا اسمبلر در حین ترجمه کد سطح بالا به کد ماشین
to act as interpreter [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
septuagint U ترجمه یونانی توریه بدست 07تن درزمان بطلیموس
post- U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
posted U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
signal U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
compilation U ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
p code U روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
parse U شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
jugend stil U [ترجمه تحت الفظی سبک جوان در هنر نوی آلمان]
parses U شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
signalled U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
parsed U شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
signaled U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
compilations U ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
controller U وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
preprocessor U نرم افزاری که داده را پیش از کامپایل یا ترجمه آماده و پردازش میکند
signal U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signaled U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
controllers U وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
signalled U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
machined U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
query U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
executable form U برنامهای که به کد ماشین ترجمه یا کمپایل شده باشد تا پردازنده بتواند اجرا کند
queried U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
machines U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
querying U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
queries U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
tabling U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tables U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
machine U دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
tabled U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
machined U دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machines U دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
capacity U قابلیت
competence U قابلیت
fitness U قابلیت
credential U قابلیت
skill U قابلیت
capacities U قابلیت
susceptibility U قابلیت
eligibility U قابلیت
adaptability U قابلیت
habilitation U قابلیت
qualification U قابلیت
ability U قابلیت
abilities U قابلیت
contemptibility U قابلیت
capability U قابلیت
solvability U قابلیت حل
competence U قابلیت
solubility U قابلیت حل
machine U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machines U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machined U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
flammability U قابلیت اشتعال
tempering quality U قابلیت بهبود
habitability U قابلیت سکنی
hardenability U قابلیت سختی
habitableness U قابلیت سکونت
tenability U قابلیت تصرف
viability U قابلیت زیستن
tenability U قابلیت نگهداری
fordability U قابلیت عبور
ground visibility U قابلیت دیدزمینی
forgeability U قابلیت اهنگری
trafficability U قابلیت عبور
tolerability U قابلیت پذیرش
viability U قابلیت دوام
fungibility U قابلیت تعویض
flexility U قابلیت تغییر
fusibility U قابلیت ذوب
fusibility U قابلیت گداز
fissility U قابلیت انشقاق
fermentability U قابلیت تخمیر
emissivity U قابلیت انتشار
emissivity U قابلیت نشر
transmissibility U قابلیت انتقال
transportability U قابلیت حمل
edibility U قابلیت خوردن
trustiness U قابلیت اعتماد
usability U قابلیت استفاده
veniality U قابلیت اغماض
divisibility U قابلیت تقسیم
distensibility U قابلیت انبساط
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
2Some of my translations are missing !
2Some of my translations are missing !
1اصلاح ترجمه
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
3ترجمه كلمه زايش به انگليسي مثلا زن توانايي زايش دارد
3ترجمه كلمه زايش به انگليسي مثلا زن توانايي زايش دارد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com